سجاد بهزادی*؛ عصر ایران- رئیس جمهور مدتی است شرایط جنگی را اعلان کرده و حتی "وعده های انتخاباتی اش به مردم را نیز برای شرایط صلح دانسته است".
روحانی اخیرا نیز با تاکید دوباره بر وضعیت جنگی کشورگفته است" ما اکنون در شرایط جنگ هستیم برخی میگویند ما در شرایط تحریم هستیم این حرف دقیق نیست ما در شرایط تحریم نیستیم، تحریم بودیم قبلا و در دولت قبلی در تحریم بودیم اما درجنگ اقتصادی هستیم نه در تحریم... همه باید احساس کنیم که در شرایط جنگ هستیم".البته تنها رئیس جمهور نیست که تاکید دارد کشور در شرایط جنگی به سر می برد.دبیر شورای امنیت ملی نیز اخیرا گفته است"ما در یک جنگ قرار داریم؛این مفهوم را همه بایدقبول کنیم".
سخن رئیس جمهور ودیگران که شرایط جنگی را برای کشورتشریح می کنند درست است.ما در جنگی نابرابر با" کدخدایی "هستیم که اگر چه در تدبیری درست و در ابتدا بنای گفتگو با او گذاشته شد اما اکنون "کدخدا " زیاده خواه شده است واینچنین بود که جنگ آغاز شد. نفس های بسیاری در طبقات متوسط و پایین جامعه به شماره افتاده است و می توان آن را به روشنی فهمید.
جامعه در جنگی نابرابر با دشمنی حقیقی و عینی روبرو شده است،اما از آن سخت تر وجانکاه تر، نزد ملت ایران آن است که از خود می پرسند چرا باید در بسیاری از صحنه ها بدون فرمانده بجنگند و بمیرند و یا زخمی عمیق بردارند.آنها می گویند جنگی که فرمانده ندارد نعمت نیست ؛ جنگی که فرمانده ندارد سربازانش روحیه مبارزه ندارند وآن را لعنت می کنند.جامعه می گوید لعنت به جنگ؛وقتی فرمانده نداریم.
لعنت به جنگ ؛وقتی فرمانده نداریم. جناب رئیس جمهور؛مانه تنها ملت جنگ ندیده نیستیم،بلکه یکی از بزرگترین جنگ های تاریخ را از سر گذراندیم و هنوز شهیدانی از ما در صف شمارش اند.من به چشم خویش می دیدم که فرمانده آن جنگ دوش تا دوش من می جنگید وگاهی هم از من جلو تر بود و گاهی هم درآغوش من که سرباز او بودم جان می داد.اماشما بفرمائید کدام فرمانده تان،دراین جنگ اقتصادی مانند یک سرباز در غم لقمه ای نان، شب را تا صبحدم سپری می کند.
لعنت به جنگ ؛وقتی فرمانده نداریم.جناب رئیس جمهور؛بگذریم از این که ملت به یک حقوق دان رای دادند تا از جنگ فاصله بگیرند اما حالا که جنگ شده است شما ما را در میانه ی میدان رها نکن.بسیاری از فرماندهان جنگ ۸ ساله کنار سربازان وطن یا شهید شدند یا زخم های عمیق بر پیکر دارند اما شما حاضر نشدید با رعایت تمام جوانب که مبادا گردی بر لباس تان بنشیند "زنگ مهر مدارس" را به صدا در بیاورید و تنها برای لحظه ای در کنار بچه های ما باشید.شمااز ترس این جنگ نابرابر آفتابی نمی شوید ودر گوشه ای کز کرده اید. جناب رئیس جمهور ما از ترس شما می ترسیم.اگر فرمانده هستید شجاعت را از سربازانت نگیر.
لعنت به جنگ؛ وقتی فرمانده نداریم.جناب رئیس جمهور؛در جنگ ۸ ساله آتش بر وطن می بارید اما افسارگرانی در دست بود.اکنون کدام فرمانده شما گرانی رامهار می کند؟از قضاء برعکس آن رخ داده است.در همین جنگی که شما اعلانش می کنید فرماندهان زیادی به جای مهار تورم وکم کردن اندوه طبقه متوسط وسربازان فقیر؛ خود سلطان شیر وشکر شده اند و هر از چند گاهی به دام عدالت گرفتار می شوند.
لعنت به جنگ؛من فرمانده ندارم که به او اعتماد کنم وشب را آرام بخوابم و روز در سنگر جهاد اقتصادي باشم.شب نخوابيده ؛ صبحدم ارزش همه داشته ها ونداشته هایم به نصف و کمتر از نصف کاهش پیدا می کند.چگونه اعتماد کنم وبجنگم؟وقتي مسئله مهم كشور بي اعتمادي فراگير است و مردم زير ضرب فشارهاي اقتصادي هستند به كدام فرمانده مي توان اعتماد كرد و بر روي مين رفت؟آن جنگ ۸ ساله ای که آتش بر وطن می بارید ارز کشور قداست داشت وبسیاری از ما با همان ریال ناچیز دست بی نوایی را می گرفتیم و خوراکی های خود را با سربازان وطن تقسیم می کردیم.
لعنت به جنگ وقتی فرمانده ندارم.من می جنگم و فرماندهان من در مجلس انقلابی بر سر ماشین شاسی بلند یا شاسی کوتاه با هم دعوا دارند.دارو های ضروری را قبل از آن که به سرباز خط مقدم جنگ برسانند خود مصرف می کنند.
لعنت به جنگ وقتی که خط فقر ۱۰ میلیون تومان شده است و من فرمانده اقتصادی ندارم.جناب رئيس جمهور ؛من اگر خوش شانس باشم ودر جمعيت بيكاران اين جامعه گرفتار نباشم ،حداقل ۵ ميليون تومان اختلاف ميان هزينه هاي خانوار با دستمزد من است ؛ واين به اين معني است كه كل حقوق من در ۱۰ روز اول تمام مي شود و در ۲۰ روز باقيمانده تا ماه بعد چگونه بايد بجنگم. با احتساب اين آمار نيمي از جمعيت كشور در فقر مطلق به سر مي برند.این جمعیت فقیر چگونه در نبردی نابرابر کنشی مسالمت آمیز داشته باشند؟!
لعنت به جنگ وقتی فرمانده ندارم. گفته می شود اگر جنگ نبود تحریم نبود واگر تحریم نبود از مرگ ۱۳ هزار ایرانی در اثر کرونا جلو گیری می شد. اگر تحریم نبود از جنگ هزاران ایرانی به دلیل استفاده از خودرو بی کیفیت جلوگیری میشد.اگر جنگ نبود تحریم نبود، از بیکاری و گرسنگی میلیون ها ایرانی کاسته می شد. جناب رئیس جمهور؛ حالا که در جنگ هستیم کدام فرمانده را می توانید نام ببرید که سوار بر ارابه ی مرگی چون "پراید" باشد و یا از اثر کرونا جان خویش را از دست داده باشد؛یا اینکه فرزندانش با تحصیلات دانشگاهی یکی پس ازدیگری بیکار و درمانده باشند.!
نکند مسیری که به قول وزیر امور خارجه "خود آن را انتخاب کردیم" و جنگی که ما در آن قرار گرفتیم همان جنگی باشد که فرماندهان اقتصادی آن فقط رجز می خوانند ونمی جنگند و به قول مرحوم شریعتی عبارت است از " جنگ بین دو گروهی که با هم می جنگیدند،بی آنکه هم را بشناسند وبرای کسانی که با هم نمی جنگند ،اما هم را می شناسند."جناب رئیس جمهور؛من در جنگ نابرابری قرار دارم که که دشمن را در دو جبهه می بینم. یکی همان "کدخدای" بیرونی است که با تهدید وتحریم گلویم را فشرده است و اکنون از من میخواهی" که او را لعن و نفرین" کنم و دیگری فرماندهان درونی که من آنها را در رنج و سختی های خود شریک نمی دانم.از شما تنها یک انتظار دارم . یکی از این دو دشمن را تو سامان بده ؛ دیگری با من.من سرباز نجیبی هستم که چهل سال در جنگم .اما به ستوه آمده ام و شانه های نحیفم تحمل جنگیدن در دو جبهه را ندارد.
* دانش آموخته دکتری جامعه شناسی سیاسی